می خواهم برگردم....

اين نوشته هايي است ازيك دخترخوشبخت

می خواهم برگردم....

می خواهم برگردم به روزهای کودکی

آن زمان که پدرتنها قهرمان بود

عشق درآغوش مادرخلاصه می شد

بالاترین نقطه ی زمین شانه های پدربود

بدترین دشمنانم خواهروبرادرهایم بودند

تنهادردم زانوهای زخمی ام بود

تنها چیزی که می شکست اسباب بازی هایم بود

ومعنای خداحافظ تا فردابود



نظرات شما عزیزان:

بانوی اردیبهشت
ساعت2:31---13 ارديبهشت 1393
مریم عزیزم با اینکه 2 سال گذشته ومن معلمت نیستم نشانه وفا و ادب شماست منو قابل دونستی اومدی وبلاگl . خیلی دوستj دارم
پاسخ: کمترین کاری بودکه می توانستم برای شمابکنم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده : مریم