اين نوشته هايي است ازيك دخترخوشبخت

کودکی شش ساله...

کودکی شش ساله مادرش را بر روی تخت بیمارستان دید

و دکترش گفت تا چند وقت دیگر زنده نمی ماند ...
کودک سوال کرد چند وقت دیگر ؟
دکتر گفت پاییز ...
بچه گفت پاییز یعنی چه روز ؟
دکتر گفت وقتی که برگهای درختان می ریزد ...
بچه خانه آمد و نخ و سوزن برداشت، رفت تا تمام

برگ های شهر را به درختان بدوزد

 


نويسنده : مریم


جملات ناب

ماهیان از آشوب دریا به خدا شکایت کردند،دریا آرام شد ماهیان در تور صیاد گرفتار شدند.آشوب های زندگی حکمت خداست،از خدا دل آرام بخواهیم.

 

از لبخندت برای تغییر دنیا استفاده کن،نگذار دنیا لبخندت را تغییر دهد.

 

هرگز به کسی کاملا اعتماد نکن.آینه با تمام یکرنگی اش دست چپ و راست را به تو اشتباه نشان میدهد.


نويسنده : مریم


دلتنگی...

بس که دلتنگم اگر گریه کنم می گویند
قطره ای قصد نشان دادن دریا دارد

«فاضل نظری»

 

 


نويسنده : مریم


اینجا بهشت روی زمین فرشته‌هاست


نويسنده : مریم


روش ترک گناه


نويسنده : مریم


شاه کلید


نويسنده : مریم